www.dvb2007.coo.ir
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
www.dvb2007.coo.ir

dvb2
 
الرئيسيةالرئيسية  مكتبة الصورمكتبة الصور  أحدث الصورأحدث الصور  جستجوجستجو  ثبت نامثبت نام  ورود  

 

 من هم دوست دارم

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
Admin
Admin
Admin


ذكر
تعداد پستها : 2893
Age : 39
Location : dvb2
Job/hobbies : dvb2
Humor : dvb2
Registration date : 2007-08-04

Character sheet
dvb2:

من هم دوست دارم Empty
پستعنوان: من هم دوست دارم   من هم دوست دارم Icon_minitime5/12/2007, 5:35 am

امروز تصادفی یه داستان کوتاه خوندم از آثار یک نویسنده فرانسوی به نام اریک - امانوئل اشمیت . اسم کتاب برام جالب بود انجیل های من !

این نویسنده فرانسوی در یک خانواده بی مذهب به دنیا اومده اما در اثر اتفاقات و جریاناتی که در طول زندگی اش پیش می یاد بالاخره به خدا ایمان می یاره . اریک در این مجموعه که شامل دو داستان کوتاه می شه برداشت ها ی خود را از مطالعات دینی ارائه می ده البته خودش اعتراف می کنه که این مطالبی که نوشته هیج کدوم جنبه واقعی نداره. اولین داستان از این مجموعه دو داستانی شب باغ زیتون است که در آن جریانات به رسالت رسیدن عیسی مسیح را به رشته تحریر در آورده .

در این اثر برخی از اعتقادات مسیحیان رو به شیوه ای جدید به خواننده ارائه کرده . از جمله اینکه اگر کسی به گونه راست تو سیلی زد گونه چپ خود رو بگیر و از او بخواه که به آن سیلی بزند : " .... دوست داشتن دیگری تا حد پذیرفتن او حتی در حماقتش پاسخ دادن به تهاجم از طریق تهاجم چشم در برابر چشم و دندان در برابر دندان جز تشدید بدی و بالاتر از آن مشروع کردن بدی نمی توانست نتیجه ای داشته باشد . پاسخ دادن به تهاجم از طریق عشق عبارت از خشونت رواداشتن به خشونت بوده و قرار دادن آینه در برابر آن بود تا سیمای کینه آلود بر آشفته و زشت و نا پذیرفتنی آن به خودش نشان داده شود..."

و یا در جای دیگر حقیقت زنده کردن مردگان و شفای بیماران توسط مسیح را چنان که هنوز خود مسیح رسالت خود را باور نکرده چنین بیان می کند:" ... در کنار افلیج ها می نشستم و می کوشیدم از طریق دستها اندکی از نیرویی را که در اعماق وجودم می جوشد به آنان منتقل کنم .... درباره ام گزافه گویی می کردند کسانی که دوستم داشتند برای آنکه بزرگم کنند و انهایی که منفورم می داشتند برا ی آنکه به توقیف شدنم شتاب بخشند . "

داستان در فلسطین و در شهر ناصره اتفاق می افتد . البته عیسی قصه به اورشلیم هم سفر می کند . راوی داستان خود عیسی است . در جریان سنگسار کردن زنی حضور می یابد و توسط ترفندی که خود عیسی آن را حیله می نامد زن را از مجازات مرگبارش رها می کند .

و در پایان به سرگذشت شگرف جان سپردن نجاری بر صلیب ساخته ی دست نجاری دیگر پایان می دهد.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
https://dvb2.catsboard.com
 
من هم دوست دارم
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
www.dvb2007.coo.ir :: نام بخش:عیسی مسیح Jesus Christ-
پرش به: