Admin Admin
تعداد پستها : 2893 Age : 39 Location : dvb2 Job/hobbies : dvb2 Humor : dvb2 Registration date : 2007-08-04
Character sheet dvb2:
| عنوان: >> فول آهنگهای حامد هاکان << 30/8/2007, 11:32 am | |
| >> فول آهنگهای حامد هاکان <<
نامه آخر(ریمیکس) نامه آخر(هاکان و علی ایرج) نپیچون مارو دیگه نازنین نازی نازی ندای من نفرین(دی جی میکس) نقاب بی ریا نیلوفر رسم زمونه رسم روزگار ریحانه سفر سگ محلی سال نو شکوه ماه شب گرد سوت و کور سپیده تقصیر توست تنهایی تو این زمونه تف به مرامت عوضی توی چشمام زل نزن تو رو خدا(هاکان و ایرج) تو رو خدا وقتی رفتی یه دل دارم ضربان آخر زندگی شهد مسموم __________________ | |
|
Admin Admin
تعداد پستها : 2893 Age : 39 Location : dvb2 Job/hobbies : dvb2 Humor : dvb2 Registration date : 2007-08-04
Character sheet dvb2:
| عنوان: رد: >> فول آهنگهای حامد هاکان << 27/10/2007, 7:18 am | |
| نقل قول : گزیده ای از اشعار سعدی
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا فراغت از تو میسر نمی*شود ما را تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش بیان کند که چه بودست ناشکیبا را بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی چرا نظر نکنی یار سروبالا را شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش مجال نطق نماند زبان گویا را که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد خطا بود که نبینند روی زیبا را به دوستی که اگر زهر باشد از دستت چنان به ذوق ارادت خورم که حلوا را کسی ملامت وامق کند به نادانی حبیب من که ندیدست روی عذرا را گرفتم آتش پنهان خبر نمی*داری نگاه می*نکنی آب چشم پیدا را نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی چو دل به عشق دهی دلبران یغما را هنوز با همه دردم امید درمانست که آخری بود آخر شبان یلدا را __________________ | |
|
Admin Admin
تعداد پستها : 2893 Age : 39 Location : dvb2 Job/hobbies : dvb2 Humor : dvb2 Registration date : 2007-08-04
Character sheet dvb2:
| عنوان: رد: >> فول آهنگهای حامد هاکان << 27/10/2007, 7:19 am | |
| نقل قول : گزیده ای از اشعار سعدی
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را باری به چشم احسان در حال ما نظر کن کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را من بی تو زندگانی خود را نمی*پسندم کسایشی نباشد بی دوستان بقا را چون تشنه جان سپردم آن گه چه سود دارد آب از دو چشم دادن بر خاک من گیا را حال نیازمندی در وصف می*نیاید آن گه که بازگردی گوییم ماجرا را بازآ و جان شیرین از من ستان به خدمت دیگر چه برگ باشد درویش بی*نوا را یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت چندان که بازبیند دیدار آشنا را نه ملک پادشا را در چشم خوبرویان وقعیست ای برادر نه زهد پارسا را ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی تا مدعی نماندی مجنون مبتلا را سعدی قلم به سختی رفتست و نیکبختی پس هر چه پیشت آید گردن بنه قضا را __________________ | |
|